سپیده دم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
دم صبح صادق، هنگام دمیدن سپیده، هنگام سحر، سحرگاه، صبح زود، صبح صادق: سپیدهدم چو دم بر زد سپیدی / سیاهی خواند حرف ناامیدی (نظامی۲: ۱۴۵)،
حل جدول
پگاه
پگاه
خروس خوان
فجر
مترادف و متضاد زبان فارسی
بامداد، بامدادان، سپیدهدمان، پگاه، سپیدهدمان، سحر، سحرگاه، شفق، صبح، طلوع، فجر، فلق،
(متضاد) غروب
فرهنگ فارسی هوشیار
سحر
پیشنهادات کاربران
شبگیر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.